
سال 2022 سال انتخاباتی بود که در آن رأی دهندگان بیشترین علاقه را به اقتصاد، جنایت و سقط جنین داشتند. از سوی دیگر، آموزش عالی به سختی در رادار نامزدها یا رای دهندگان در انتخابات میان دوره ای 2022 بود. به عنوان مثال، وب سایت های تبلیغاتی هر دو برنده و بازنده رقابت فرمانداری تگزاس به سختی به آن اشاره کردند و هیچ یک از آنها به سختی به آن اشاره کردند. نامزدهای دور دوم انتخابات گرجستان آن را در اولویت سیاسی قرار ندادند.
همانطور که بسیاری از هر دو طرف بحث کردهاند، حتی اعلامیههای پرمخاطب مانند طرح بخشودگی وام دانشجویی رئیسجمهور بایدن در رسیدگی به دلایل اصلی دسترسی نابرابر به اهرمهای تحرک اقتصادی ناکام است. در واقع، اگر رای دهندگان و سیاستمداران بتوانند در مورد هر چیزی به توافق برسند، ممکن است سیستم فعلی شکسته شده و راه حل های فعلی آن را قطع نمی کند. اما توافق کمی در مورد اینکه یک سیستم بهتر در واقع چگونه باید باشد وجود دارد.
در زمان شک و تردید بیسابقه در مورد ارزش آموزش عالی، نادیده گرفتن آینده آموزش پس از دبیرستان فرصتی از دست رفته برای سیاستگذاران است.
طبقه جدید فرمانداران و قانونگذاران این شانس را دارند که به یک سوال بسیار اساسیتر پاسخ دهند: اگر میتوانستید آن را از پایه بسازید و آن را کارآمدتر، مؤثرتر و برای افراد و افراد سودمندتر کنید، یک سیستم جدید آموزش عالی آمریکایی چگونه خواهد بود. کارفرمایان؟
در اینجا سه اصل اساسی وجود دارد که اگر رهبران ایالتی و فدرال میخواهند به وعده گسترش دسترسی به فرصتهای اقتصادی عمل کنند، میتوانند با آنها شروع کنند.
فقط مربوط به مدارک چهار ساله نبود. در طول نیم قرن گذشته، مدرک دانشگاهی چهار ساله به سیگنال اولیه آمادگی شغلی آمریکا تبدیل شده است. نتیجه ترکیبی سمی از کم کاری و مهارت بیش از حد است: 41٪ از فارغ التحصیلان اخیر دانشگاه و یک سوم از تمام فارغ التحصیلان دانشگاه مشاغلی دارند که نیازی به مدرک دانشگاهی ندارند، در حالی که تعداد رو به رشدی از مشاغل که قبلاً به هیچ مدرکی نیاز نداشتند. اکنون انجام دهید.
نتیجه این است که میلیونها فارغالتحصیل دانشگاهی خود را در مشاغلی مییابند که از مهارتهایشان استفاده نمیکنند، در حالی که میلیونها کارگری که از طریق مسیرهای جایگزین واجد شرایط هستند، تلاشهای خود برای بالا رفتن از نردبان شغلی را با الزامات سخت تحصیلی مسدود میکنند. این امر به ویژه در مورد سیاه پوستان و اسپانیایی تبارها که به طور نامتناسبی کمتر احتمال دارد مدرک لیسانس داشته باشند صادق است.
خوشبختانه، تعداد فزایندهای از کارفرمایان در حال تلاش برای تخریب سقف کاغذی هستند و این ایده را پذیرفتهاند که فقط به این دلیل که مدرک لیسانس ندارید به این معنی نیست که نمیتوانید کار را انجام دهید. یک سیستم آموزشی اصلاحشده پس از دبیرستان از این روش پیروی میکند و به ترکهای دبیرستان این امکان را میدهد که بین کالج سنتیتر و آموزش و آموزش مبتنی بر مهارت انتخاب کنند – در حالی که کارفرمایان را تشویق میکند که کارگران را بر اساس مهارتها و نه بر اساس شجره نامه استخدام کنند.
بازگشت سرمایه روشن تری برای دانش آموزان وجود خواهد داشت – و در صورت امکان ریسک را کاهش می دهد. شاید ناامید کننده ترین ویژگی سیستم آموزش عالی فعلی ایالات متحده هزینه باشد. از هر هفت آمریکایی یک نفر وام دانشجویی معوق دارد. مجموع 1.75 تریلیون دلار، مبلغی بیشتر از مجموع بدهی خودرو و کارت اعتباری است و بسیاری از فارغ التحصیلان کالج را از خرید خانه، راه اندازی کسب و کار خود یا برنامه ریزی برای بازنشستگی باز می دارد.
اما هزینه کالج فقط نیمی از معادله است. نیم دیگر پولی است که از کار نکردن (یا کار نکردن تمام وقت) در حین تحصیل به دست نمی آید. این هزینه فرصت با افزایش دستمزد برای مشاغل خط مقدم بیشتر می شود: اگر دانش آموزان بتوانند 25 دلار در ساعت در Target بدون مدرک کسب کنند، کل هزینه مدرک بالاتر است. و دستمزدهایی که دانشجویان بعد از کالج به آن نیاز دارند نیز باید بیشتر باشد تا بازده سرمایه گذاری مثبتی داشته باشند.
یک سیستم آموزش عالی اصلاحشده باید یادگیری را در عین کسب درآمد، تا حدی با تشویق کسبوکارها به سرمایهگذاری در برنامههایی که اشتغال و آموزش را ترکیب میکنند، ممکن کند. مشوقها در حال حاضر برای کارفرمایان وجود دارد: آموزش مؤثر ارائه شده توسط کارفرما، گردش مالی را کاهش میدهد – که میتواند به طور متوسط برای هر کارمند از دست رفته 15000 دلار هزینه در شرکتها داشته باشد – کارمندان میانسالی و رهبران آینده شرکت را آموزش میدهد و از آرزوهای شغلی حمایت میکند. کارکنان آنها همچنین به عاملی رقابتی برای خود کارکنان تبدیل می شود.
پیوند بین تحصیل و کار نزدیک تر خواهد شد. ارتباط مستقیم آموزش و اشتغال، از طریق طیف وسیعی از مدلها از جمله یادگیری مشارکتی و کارآموزی، به دانشآموزان این امکان را میدهد که در حین تحصیل تجربه واقعی کسب کنند.
این مدلهای یادگیری و درآمد قبلاً هم برای دانشآموزان و هم برای کارفرمایان ارزش نشان دادهاند: دورههای کارآموزی کارفرمایان را قادر میسازد تا نیروی کار بسیار ماهر و متنوعی را جذب کرده و توسعه دهند که به نفع نهایی خواهد بود. در همین حال، کارآموزان آموزش هدفمند و عملی دریافت می کنند که مستقیماً به کار منتهی می شود. در ایالات متحده، بیش از 90٪ از افرادی که دوره های کارآموزی ثبت شده گواهی شده در صنعت را تکمیل می کنند، در شرکت خود می مانند. و پول خوب است – فارغ التحصیلان با متوسط حقوق حدود 77000 دلار شروع می کنند، در مقایسه با میانگین نزدیک به 50000 دلار برای فارغ التحصیلان کالج.
مهمتر از همه، این ارتباط نزدیکتر چیزی است که خود دانش آموزان می خواهند. نظرسنجی اخیری که توسط شرکت من، Multiverse انجام شد، نشان داد که رایجترین نقطه ضعف تحصیلات عالی، نداشتن ایده روشن از آنچه واقعاً مستلزم یک شغل است، است. 62 درصد از پاسخ دهندگان گفتند که تجربه نیروی کار به آنها کمک کرده تا برای حرفه خود آماده شوند تا دانشگاه.

به طور خلاصه، مدل های کارآموزی هزینه فرصت حضور در دانشگاه را حذف می کند زیرا کار، درآمد و یادگیری با هم ترکیب می شوند. اگرچه بسیاری از مردم هنوز آنها را با حرفه های ساخت و ساز مرتبط می دانند، کارآموزی فناوری به عنوان راهی برای بهبود چشم انداز شغلی و دستمزد فارغ التحصیلان – در حالی که صنعت فناوری را با منابع متنوع تری از استعدادها مرتبط می کند، نویدبخش است.
شاید دلیل اینکه نامزدها و رأی دهندگان در مورد آموزش عالی صحبت نمی کنند دقیقاً به این دلیل است که سیستم فعلی آنقدر خراب است که ما فقط برای تسکین موقت مانند بخشودگی بدهی دانشجویان صبر داریم.
اما طبقه جدید قانونگذار به معنای فرصتی برای تفکر جدید است. و یک سیستم جدید آموزش و پرورش پس از دبیرستان، مهندسی مجدد برای کارکرد بهتر هم برای مردم و هم برای کارفرمایان، که به مبارزان و رای دهندگان چیزی برای گفت و گو می دهد.
ایوان بلر یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل Multiverse است.