منو سایت

  • خانه
  • وبلاگ
  • نقطه عطفی برای آینده استعدادهای فناوری

نقطه عطفی برای آینده استعدادهای فناوری

 تاریخ انتشار :
/
  وبلاگ
نقطه عطفی برای آینده استعدادهای فناوری

برای بیش از یک دهه، ایالات متحده برای یافتن کارگران ماهر کافی برای پر کردن مشاغل فناوری که همه بخش‌های اقتصاد را قدرت می‌دهند، تلاش کرده است. ما اکنون در آستانه یک بحران هستیم. اقتصاد ما که به سرعت در حال دیجیتالی شدن است تنها نیاز به استعدادهای فناوری را افزایش داده است و وضعیت ژئوپلیتیک فعلی مشکل بد را بدتر می کند.

اعداد قابل توجه هستند: بیش از 1 میلیون شغل باز در مشاغل رایانه ای در سراسر کشور وجود دارد و بزرگترین نگرانی رهبران فناوری یافتن کارمندان واجد شرایط است. کالج ها و دانشگاه های آمریکا نمی توانند فارغ التحصیلان کافی برای پاسخگویی به تقاضا برای توسعه دهندگان نرم افزار، متخصصان امنیت اطلاعات و بسیاری از نقش های IT دیگر تولید کنند. حتی شبح رکود نیز بعید است که این عدم تعادل بین عرضه و تقاضا را تغییر دهد.

اگرچه شرکت‌های فناوری بزرگ و کوچک اعلام کرده‌اند که با کند شدن اقتصاد، استخدام را متوقف می‌کنند، اما احتمالاً کمبود استعدادها را کاهش نخواهد داد. علی‌رغم شیفتگی رسانه‌ها به رشته‌های فناوری و تک‌شاخ‌های با بودجه خوب، آن‌ها تنها بخش کوچکی از اشتغال فناوری را نشان می‌دهند – بخشی که با بلوغ این شرکت‌ها و باقی‌مانده اقتصاد به دیجیتالی شدن ادامه می‌دهد.

از لحاظ تاریخی، دیدن مقیاس واقعی این مشکل دشوار بوده است زیرا شرکت ها راه حل هایی را پیدا کرده اند. آنها وظایف خودکاری برای کاهش تقاضا برای کارگران دارند و با ارائه ویزا به کارگران خارجی یا انتقال کار به کشورهای دیگر، استعدادهای خارجی را جذب می کنند. شرکت های آمریکایی سالانه بیش از 300000 شغل به خارج از کشور ارسال می کنند و به دنبال استعدادهای فنی در سراسر جهان هستند.

فراشورینگ برای بخش فناوری ایالات متحده و همچنین اقتصاد جهانی یک موهبت بوده است، اما به سرعت به یک استراتژی کمتر قابل اعتماد تبدیل می شود. هند و سایر بازارهای کلیدی استعداد دیگر کارگران کافی برای پاسخگویی به تقاضا ندارند. تا سال 2030، کمبود مهارت های جهانی در فناوری و صنایع مرتبط می تواند به 4.3 میلیون کارگر برسد. فشار دستمزدها در برخی از بازارها نیز باعث می‌شود که خارج از کشور از نظر اقتصادی بازده کمتری داشته باشد.

به عنوان یک رهبر نوظهور در فضای توسعه استعدادهای فناوری، هدف من این است که به عنوان یک سرمایه گذار و عضو هیئت مدیره در دنیای شرکت ها حضور داشته باشم. من به طور منظم با مدیران شرکت صحبت می کنم و مشخص است که آنها در حالت وحشت کامل هستند. علاوه بر فروپاشی تعداد شرکت‌های آمریکایی، چهار روند ژئوپلیتیکی فشار جدی و فوری بر توانایی آنها برای تکیه بر استعدادهای بین‌المللی وارد می‌کند:

  1. جنگ در اوکراین نیروی کار فناوری اطلاعات در شرق اروپا را به شدت مختل کرده است. بسیاری از بیش از 285000 کارمند فناوری اطلاعات در اوکراین هنگام شروع جنگ مجبور شدند برای ایمنی تلاش کنند و ممکن است به طور دائم یا اصلاً در دسترس نباشند. در روسیه، ده هزار نفر از حدود 1.8 میلیون کارگر فناوری اطلاعات فرار کرده اند. بسیاری از شرکت های بزرگ فناوری نیز به دلیل تنش های ژئوپلیتیکی و خطرات امنیتی احتمالی، فعالیت های خود را در روسیه و متحدانش محدود می کنند.
  2. قوانین و مقررات ملی که توانایی شرکت ها را برای انتقال داده ها در سطح بین المللی محدود می کند در حال افزایش است. این روند به سمت محلی سازی داده ها به طور بالقوه به اشتراک گذاری اطلاعات دیجیتال و تلاش های امنیت سایبری را مخاطره آمیز و پیچیده تر می کند.
  3. رشد مستمر جرایم سایبری تحت تحریم و حمایت دولتی باعث می‌شود شرکت‌ها تمایلی نداشته باشند یا نتوانند فرآیندهای کلیدی را در خارج از کشور انجام دهند. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که امنیت سایبری و تلاش‌های نظارتی شبکه را در خارج از کشور حفظ کنند تا امنیت شرکتی و گاهی اوقات حتی ملی را ارتقا دهند.
  4. همه‌گیری COVID-19 منجر به کاهش شدید تعداد ویزاهای صادر شده ایالات متحده، از جمله برای کارگران ماهر و محققان شده است. کنگره در حال حاضر در حال بررسی سیاست هایی برای رفع کمبود ویزا به عنوان بخشی از یک بسته قانونی برای بهبود رقابت پذیری اقتصادی ایالات متحده است، اما ممکن است توافق کافی برای گنجاندن آنها در بسته نهایی وجود نداشته باشد.

این واقعیت های ژئوپلیتیکی نشان می دهد که ایالات متحده باید مسائل مربوط به نیروی کار را در دستان خود بگیرد. موضوع امنیت ملی و رونق اقتصادی است و بی توجهی به آن می تواند مانع رشد و نوآوری شود.

ملت ما دو گزینه واقع بینانه دارد: کاهش تقاضا برای کارگران یا افزایش عرضه.

در سمت تقاضا، رشد سریع اتوماسیون و پلتفرم‌های کم‌کد و بدون کد که بر مهارت‌های فنی محض تأکید نمی‌کند، ممکن است نیاز به مشاغل فنی خاص را کاهش دهد. اما این نیاز به کارکنان فناوری اطلاعات را برطرف نخواهد کرد و حتی ممکن است تقاضا برای نقش‌های خاص و ترکیبی جدید از مهارت‌های فنی و تجاری را افزایش دهد.

مقابله با عرضه نیاز به خلاقیت دارد. افزایش دستمزد – روش معمول برای استخدام کارگران – کارساز نخواهد بود زیرا کارگران فناوری در حال حاضر دستمزدهای بالایی دریافت می کنند. این یک مشکل عرضه است، نه یک مشکل سیگنال بازار.

رویکرد ما باید فراتر از افزودن چند برنامه آموزشی یا رشد یک کلاس فارغ التحصیلی باشد. ما باید در مقیاسی بسیار بزرگتر فکر کنیم.

کالج‌ها و دانشگاه‌های کشور باید شکل‌های کوتاه‌تر و منعطف‌تری از آموزش و آموزش ایجاد کنند – ارتقای مهارت، گواهی‌نامه‌ها، اعتبارات خرد و سایر برنامه‌های چرخش سریع – برای دسترسی به میلیون‌ها یادگیرنده. آن‌ها همچنین باید تلاش‌های خود را برای استخدام گسترش دهند تا به جوامعی که نمایندگی کمتری دارند، برسند.

شرکای شرکتی باید مدل های جدیدی از کار و یادگیری برای آموزش افراد در محل کار ایجاد کنند. آنها همچنین باید رویکردهای استخدامی را اتخاذ کنند که کمتر بر مدارک سنتی متکی باشد و بیشتر بر مهارت های شغلی خاص و تجربیات شغلی و زندگی تکیه کند.

درسی وجود دارد که می‌توانیم از BMW بیاموزیم که در سال 1992 کارولینای جنوبی را به عنوان اولین کارخانه تولید کامل خود در خارج از آلمان انتخاب کرد. این مکان در امتداد بین ایالتی 85 انتخاب جالبی بود: این منطقه که مدت‌ها محل کارخانه‌های نساجی بود، هیچ تجربه‌ای در تولید خودرو نداشت.

اما تجارت در حال رونق است. BMW که در ابتدا وعده استخدام 2000 کارگر را داده بود، اکنون بیش از 11000 نفر را استخدام می کند. برای یافتن کارگران ماهر، BMW یک برنامه کارآموزی ارائه می دهد که از چهار دانشکده فنی منطقه ای استخدام می کند. اخیراً دو مسیر کارآموزی دیگر اضافه شده است: یک برنامه کارآموزی برای دانش آموزان دبیرستانی فعلی و یک برنامه سریع برای افرادی که دارای مدرک کاردانی در رشته فنی هستند. تابستان گذشته، این شرکت در یک مرکز آموزشی در محل فعالیت کرد که آموزش فنی و توسعه حرفه ای را ارائه می دهد.

رهبران فناوری باید مسیر مشابهی را دنبال کنند، اما شرکت‌ها باید شراکت‌های خود را حتی سریع‌تر گسترش دهند تا بتوانند به این نقطه عطف برای نیروی کار آمریکایی برسند. چه کسی می داند درگیری ژئوپلیتیک بعدی چه زمانی و کجا ممکن است رخ دهد؟ اقتصاد و امنیت کشور ما به این بستگی دارد که ما استعدادهای فناوری بیشتر و بسیار بیشتر تولید کنیم.

تام موناهان رئیس دانشگاه DeVry است. او به عنوان رئیس و مدیرعامل CEB، یک شرکت داده و محتوای جهانی مبتنی بر فناوری، و در هیئت مدیره چندین شرکت فعلی و سابق بورس نیویورک، از جمله Transunion و Convergys، خدمت کرد.