
از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سه دهه پیش، با وجود اشتباهات فراوان، آمریکا موقعیت خود را به عنوان قدرت پیشرو در جهان حفظ کرده است که عمدتاً به دلیل رهبری دیجیتال و دستاوردهای اقتصادی ناشی از آن است. تقریباً همه مهمترین نقاط عطف دیجیتال در اینجا اتفاق افتاده است، و نه تصادفی، تقریباً همه بزرگترین شرکتهای دیجیتال اینجا هستند و از نرمافزار و دادهها درآمد کسب میکنند. (چین در حال حاضر غولهای دیجیتالی دارد، اما تنها یکی – Bytedance – فراتر از دیوار آتش بزرگ است.) و حداقل تا همین اواخر، استعدادهای جهانی به شرکتها و کالجهای ما سرازیر شدهاند.
اما دو خطر آشکار برتری قدرت دیجیتال آمریکا را تهدید میکند: پتانسیل احتمالی برای درگیری در مقیاس بزرگ با یک رژیم استبدادی، و زمین لرزان فزایندهای که وحدت و ثبات آمریکا بر آن استوار است. این ریسک دوم عمدتاً از بی عدالتی های اقتصادی ناشی می شود که خود می تواند به وضعیت اقتصاد دیجیتال ما ردیابی شود.
یکی از دلایلی که خشم و نارضایتی بسیار گسترده شده است این است که در حالی که تقریباً همه آمریکایی ها مصرف کننده دیجیتال هستند، تعداد قابل توجهی از آنها از سمت تولید کنار گذاشته شده اند. این به معنای احساس بریدگی از اقتصاد دیجیتال پویا و پیشرفت اقتصادی معنادار است. این بدان معناست که بسیاری از آمریکایی ها آینده را به رسمیت نمی شناسند زیرا خود را در آن نمی بینند. این بدان معناست که بسیاری از افراد به عنوان مثال آلمانیها در دهههای 1920 و 1930 در نتیجه تحقیر ملی و تورم شدید، در معرض کینه و دروغ قرار گرفتهاند.
بهترین پاسخ به این وضعیت، ساختن یک نردبان دیجیتال است تا آمریکایی های کمتری پشت سر بگذارند. هنگامی که مشاغل دیجیتالی خوب طبقه متوسط برای هر آمریکایی در دسترس باشد – یا حداقل قابل مشاهده باشد، با امید معقول به آنها – آنگاه می توانیم امیدوار باشیم که هم شکاف بین دارندگان و ندارند و هم به اندازه اتاق پژواک افراطی در راه خواهد بود.بسیار کوچکتر می شود.
چگونه یک نردبان دیجیتال بسازیم؟ این با تجدید نظر در رویکرد ما به آموزش شروع می شود. مهارت های دیجیتال اغلب به عنوان کدنویسی تفسیر می شوند. اما کدنویسی بخش کوچکی از چیزی است که گم شده است. تحول دیجیتال به حدی پیشرفت کرده است که بسیاری از کدگذاری های مورد نیاز برای پیشبرد اقتصاد قبلاً انجام شده است.
بنابراین نردبان دیجیتال باید چیزی را در اختیار جویندگان کار قرار دهد که به بهترین وجه به عنوان مهارت های پلتفرم شناخته شوند. این روزها همه چیز از CRM (Salesforce) گرفته تا HR (روز کاری) تا امور مالی (NetSuite) تا فروش و بازاریابی (Hubspot) و همچنین پلتفرمهای خاص صنعت برای بیمارستانها (Epic)، بیمه (Applied Epic) و مراقبت در منزل را شامل میشود. (WellSky)، ساخت و ساز (Procore) – لیست ادامه دارد.
اگرچه این پلتفرم ها به دانش عملکردی یا صنعتی کمی نیاز دارند، اما یادگیری آنها سال ها طول نمی کشد. در نتیجه، آنها باید در دسترس ده ها میلیون آمریکایی ناامید که به دنبال درآمدهای بالاتر هستند، باشند. اما بعید است که تسلط به کلاس درس برسد. یادگیری این مهارت ها در کلاس بسیار دشوارتر از انجام آنها در عمل است.
سوزان رایت، مدیر برنامه کارآموزی Talent for Good، Salesforce، توضیح میدهد: «در Salesforce، اتوماسیونها کلیکها را کاهش میدهند، کارها را کارآمدتر میکنند و دادهها را بهبود میبخشند. اما شما واقعاً نمی توانید اتوماسیون را در کلاس درس آموزش دهید. برای ساخت موفقیتآمیز آنها، باید کارهای فنی ساخت Flow را انجام دهید، سپس تست کنید، مستندسازی کنید و بین کاربران توزیع کنید.
متأسفانه، در حالی که تحول دیجیتال امتیاز زیادی به یادگیری از طریق انجام داده است، ساختارهای این نوع آموزش در سیستم آموزش عالی امروزی به سختی یافت می شود. تعداد کمی از برنامههای دکترا شامل یادگیری کاربردی میشوند، بنابراین اعضای هیأت علمی تحصیلکرده اغلب با احترامی مشابه با یادگیری کلاسی رفتار نمیکنند (ناگفته نماند که اکثر دانشگاهیان تجربه کمی بهعنوان شاغل دارند). این را به روابط آشفته بین کالجها و کارفرمایان اضافه کنید، و مشخص میشود که بسیاری از مؤسسات آموزش عالی آمریکا برای دسترسی به مهارتهای دیجیتالی خاص و عملی که بسیاری از مشاغل امروزی نیاز دارند، مجهز نیستند.
بنابراین، ساختن یک نردبان دیجیتال به معنای اولویتبندی مدلهای جدید یادگیری از طریق انجام است. و بهترین نردبان دیجیتالی دریافت پول برای یادگیری از طریق انجام دادن است. بر خلاف مدل کالج مطالعه و دعا، این نردبان دیجیتال یک کارآموزی است – شغلی که در آن کارگران ابتدا استخدام میشوند، سپس در حین یادگیری مهارتهای پلتفرم لازم، حقوق میگیرند.
کارآموزی نادرترین کالا در آمریکای مدرن است: چیزی که همه ما می توانیم از نظر سیاسی در مورد آن توافق داشته باشیم. در یک نظرسنجی اخیر، 92 درصد از آمریکایی ها نظر مساعدی دارند و نیویورک تایمز گزارش می دهد که “میل به گسترش دوره های کارآموزی منعکس کننده یک منطقه نادر از توافق دو حزب است.” شاید جمهوری خواهان منطقی تشخیص دهند که کارآموزی می تواند به بیدار کردن حزب از خواب تب دار کمک کند. و کارآموزی یک سیاست عالی برای حزب دموکرات است که در تلاش است تا حمایت رای دهندگان طبقه کارگر را که اکنون اکثراً آن را حزب یک نخبگان لیبرال و تحصیلکرده دانشگاهی می دانند، به دست آورد.
اما امروزه یکی از دلایلی که رهبری دیجیتال آمریکا را نگران می کند این است که بین آنچه ما باور داریم و آنچه در آن سرمایه گذاری می کنیم، گسست بزرگی وجود دارد. بودجه کارآموزی بخش کوچکی از بودجه «آموزش و دعا» است. طبق محاسبات من، دولتهای فدرال، ایالتی و محلی به سرمایهگذاری سالانه بیش از 400 میلیارد دلار در نردبان آنالوگ معروف به کالج ادامه میدهند، در حالی که کل هزینههای کارآموزی زیر 400 میلیون دلار است. با مقایسه یک کارآموز با دوستش که در دانشگاه تحصیل می کند، حمایت دریافتی توسط کارآموز حدود 2٪ از هزینه ای است که ما برای دانش آموز خرج می کنیم.
اگر ما امیدواریم که هم جایگاه آمریکا را در فلک دیجیتال حفظ کنیم و هم با آشفتگی اقتصادی که کشور ما را به تفرقه و هرج و مرج کشانده مقابله کنیم، به یک نردبان دیجیتالی برای اقتصاد دیجیتال خود نیاز داریم. بنابراین ضروری است که یادگیری از طریق انجام کار و کلاسهای درس پسزمینه را در اولویت قرار دهیم، حداقل تا زمانی که به یک رویکرد متعادلتر برای تأمین بودجه و وضعیت دست یابیم. نیاز نمی تواند فوری تر باشد و مخاطرات نمی تواند بالاتر باشد.
رایان کریگ نویسنده کالج مختل شده و A New U: Faster + Cheaper Alternatives to College است. او مدیر عامل شرکت Achieve Partners است که آینده یادگیری و کسب درآمد را طراحی می کند.